بی تو مهتاب شبش تیره و تار است هنوزکوچه بی نام تو در حسرت یار است هنوزشاخه ها دست بر آورده به مهتاب اما اشکی از شاخه سر زلف نگار است هنوز
در نهانخانه ی شعرت که گل عشق دهدعطر صد خاطره در ذهن, حصار است هنوز
همه تن چشم , همه خیره به باغ غزلتگریه ام پرده ی این دیده ی تار است هنوز
شوق دیدار تو بود , هر نفسی آمالمدوریت دغدغه ی این دل زار است هنوز
عاشقان مست و خرابند ز هرم سخنتوه چه سرها که چو منصور به د عشق مهمان عزیزی است..!...
ما را در سایت عشق مهمان عزیزی است..! دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : rahgozarkocheha بازدید : 151 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 2:13